loading...
درهــــــــــــم بــــــــــرهــــــــــم
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
تــــــرول 1 63 admin
ramin بازدید : 34 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (0)

ﺍﺯ خواهرزادم پرسیدم دایی جون ﻗﯿﺎﻓﻪ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻩ ﯾﺎ ﭘﻮﻝ ﯾﺎ ﺧﻮﺷﺘﯿﭙﯽ ؟
ﮔﻔﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﺗﻮ ﮐﻪ هیچکدومو ﻧﺪﺍﺭﯼ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﺩﺍﺭﻩ ؟؟؟
::
::
دقایقی پیش مامانم سراسیمه اومده تو اتاقم میگه یه بسته گوشت از فریزر گم شده تو برنداشتی ؟
خو مادر من ، من گربه ام ؟ درنده ام ؟ چی ام ؟ که فکر کردی یه بسته گوشت خام و یخ زده رو میتونم برداشته باشم ؟
::
::
به بچه داداشم که به زور ۹سالشه میگم داماده عمه میشی بیای دخترمو بگیری ؟
میگه حالا وایسا ببین شوهر گیر خودت میاد !!!
فعلا من …
بهش میگم خوب اگه شوهر کردم تو میای با دخترم عروسی کنی ؟
میگه اگه باهام کل کل نکنه و سیبیل نداشته باشه و کلا زن زندگی باشه شاید بگیرمش !
دوباره من …
من همسن این بودم فکر میکردم مامان بابام با هم خواهر برادرن …
::
::
یه خواهرزاده دارم ۶سالشه از صب که پا میشه به همه چرت و پرت میگه تا شب !
امروز خیلی بی اعصاب بود برگشته به مامانش میگه : عجب گ.ه.ی خوردم که شماها منو به دنیا آوردین !
کلا نسل جدید داغونن …
::
::
یه دختر خاله دارم به زور ۴سالشه ۱۳سال تفاوت سنی داریم ساعت ۵ صبح اومده میگه یا پا میشی یا تو چشات جیش میکنم !
فامیل دیکتاتوره داریم ؟
::
::
مامانم شیر خریده ماست زده خاله م بهش گفت اگه واقعا میخوای خودکفا بشی باید یه گاو هم ببندی توی حیاطتون که دیگه پول شیر ندی !
مامانم گفت والا یه گاو بستیم اینجا ولی فقط مث گاو سرش تو کامپیوتره شیر نمیده اصن !
::
::
تلویزیون داشت می گفت کودک لطیف است با آن به درستی برخورد کنید !
در راستای مسخره بازی به مامانم میگم : ماماااااان من لطیفماااااا …
مامانم : عزیزم تو دیگه از لطافت دراومدی کثاااااافط شدی !!!
به نظر شما آلبوم دادم بیرون اسمشو چی بذارم ؟
::
::
یه روز دوست داداشم زنگ زد خونمون مامانم گوشیو برداشت ، یارو گفت : آقا سینا هستن ؟ مامانم گفت : نخیر ، دستشویی تشریف دارن !!!
یه همچین مامانی دارم من ؛ پسرشو تحویل میگیره در حد لالیگا !
::
::
دیروز دراز کشیده بودم داشتم چنتا تمرین حل میکردم …
بابام اومده منو دیده محکم گرفته منو که نتونم تکون بخورم بعد بلند بلند میگه : خانوم پاشو بیا اون دوربین عکاسی رو هم بیار یه صحنه ی نادر پیش اومده !
مامانم دوربینو آورده بابام یه عکس ازم گرفته میگه این صحنه هر صدسال یه بار پیش میاد !!! اگه این عکسو بذارم اینترنت معروف ترین آدم دنیا میشم …
آیا من سر راهیم ؟؟؟
آیا فک و فامیله داریم ؟؟؟
آیا این داستان واقعی است ؟؟؟
::
::
مریض بودم مامانم داشت داروهام رو میداد که داداش کوچیکم اومد گفت منم از اینا میخوام !
مامانم گفت الهی مامان بمیره برات ، اینا پی پیه فقط داداش باید بخوره …
بچه هم گفت : اه اه و رفت دنباله بازیش !
تا چند روز وقتی میرفتم WC همش خودمو با سوراخ توالت مقایسه میکردم !!!
::
::
بابام به من میگه این ترم که رفتی دانشگاه چهار واحد ادب و شعور بردار !
من برم کتابمو بدم پدر و مادر واقعیم ازم سوال بپرسن …
::
::
یه بار زنگ درو زدن منم رفتم جلوی در گفتم بفرمایید ! طرف گفت با داداشتون کار دارم …
منم گفتم یه لحظه گوشی !
اصن یه وضی بخدا ! الان پدر و مادرم دارن دنبال بچه واقعیشون میگردن …
::
::
بابام دو هفته س تا میرم پای کامپیوتر میاد بغلم میشینه دستمو می گیره چُرت می زنه ؟
دیشب بهش میگم این کارا واسه چیه ؟؟؟
میگه تلوزیون گفته فرزندان خود را در دنیای مجازی تنها رها نکنید !
::
::
ﺗﻮ ﺟﻤﻊ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﯿﺪﯾﺪﻡ ﻃﺮﻑ ﺩﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺯﺭﺕ ﻭ ﺯﺭﺕ ﻣﯿﺰﺩ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﮑﺸﺖ ، ﯾﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﻋﯿﻦ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﮔﻮﮔﻮﻟﯽ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻧﮕﺎﺕ ﻣﯿﮑﺮﺩ !
ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻧﮑﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻤﻮﻧﻢ ﺩﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ؟
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ : ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﻢ ﺑﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺑﻮﺩ ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺷﺨﺼﯿﺖ !
ﯾﻨﯽ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎ ، ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﯿﮑﻪ ﻫﺎﺷﻮ ﺟﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ؛ بعدشم دارم میرم یونیسف !
::
::
داداش دوستم رفته مسافرت ماشینشو یه هفته داده دست دوستم باشه اونوقت داداشِ منم وقتی میره بیرون شلوارَکِشو قایم میکنه نکنه من بپوشمش !
از داداش هم شانس نیاوردیم …
::
::
دوستم وکیله یه روز رفته دادگاه واسه کار اداری ، سر و کارش افتاده

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
تبلیغات

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    دوست دارید بیشتر کدام یک از مطالب زیر در سایت قرار بگیره؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 77
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 70
  • بازدید سال : 407
  • بازدید کلی : 5,302